کد خبر 31860
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۹:۴۴

متاسفانه بعضي از تحليلگران بدون توجه به اين واقعيات و با تناقض گويي مدعي اند اين رخدادها بطور دفعي به وجود آمده و صرفا از طريق اينترنت هدايت و رهبري شده اند!

وقوع انقلاب هاي همزمان در کشورهاي «عرب مسلمان» و فروپاشي نظام هاي حاکم بر اين کشورها سؤالات فراواني را در مورد علل، انگيزه، هويت، رويکرد و مقصد نهايي آنها به وجود آورده است و تحليلگران سياسي بر مبناي اطلاعات و يا علايق خود به تجزيه و تحليل اين «تحولات» پرداخته اند. در اين ميان پاسخ به چند سؤال ضروري به نظر مي رسد:
1- کدام کليد واژه مي تواند اين تحولات را تعريف کند؟ اگر نگاهي به رژيم هاي تونس، مصر، بحرين، يمن و ليبي که بيش و زودتر از کشورهاي ديگر اين تحولات را تجربه کردند، بياندازيم، درمي يابيم که آنان در وابستگي به غرب، فساد مالي، ديکتاتوري و حکومت هاي خودکامه، ناکارآمدي و ضديت با دين و دينداران مشترک بوده اند و مي توانيم بگوييم اين تحولات به فروپاشي نظام هايي که به اين صفات موصوفند منجر خواهد شد. البته با توجه به تفاوت کشورها و نظام هاي سياسي و درجه اتصاف به عناصر پنج گانه سرعت تحولات و به نتيجه رسيدن آن تا اندازه اي متفاوت خواهد بود. اما از منظر ديگر موارد ياد شده با مقوله «عزت» ارتباط روشني دارد و به عبارت ديگر در رژيم هاي ياد شده آنچه مردم را به خيابان کشانده از بين رفتن عزت و کرامت آنان در عرصه هاي خارجي و داخلي و نيز در حوزه هاي ديني، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي بوده است اين موارد همان مواردي است که به پيدايي «انقلاب اسلامي» در ايران منجر شده است.

اولين حرکت رسمي حضرت امام(ره) در قامت «قائد مردم» مقابله با تصويب کاپيتولاسيون در مجلس ايران بود و در اين ماجرا رساترين فرياد امام اين بود که: «عزت ما را فروختند و پايکوبي کردند» و يا مي فرمود: «من سينه خود را براي سرنيزه هاي شما آماده کرده ام ولي براي قبول زورگويي هاي شما هرگز.» پس «عزت» رمز اصلي انقلاب هاي ايران و کشورهاي عرب شمال آفريقا و خاورميانه عربي است. اين «عزت خواهي» ارتباط کاملا روشن و مستقيمي با اسلام دارد. اولين جمله پيامبر اسلام در مواجهه با کفار اين بود: «قولوا لااله الاالله تفلحوا» و نفرمود: «قولوا لااله الاالله تسلموا يا تؤمنوا. راز اين موضوع مشخص است فلاح و رستگاري نتيجه ايمان و اسلام است. پس از باب چونکه صد آيد نود هم پيش ماست پيامبر(ص) از نقطه انتهايي که «فلاح» (به معناي آزادي و کمال و به تعبيري «عزت») است، سخن گفتند. بنابر اين پرواضح است که عزت محصول اسلام است و خداوند متعال در اين مورد تحدي کرده و فرموده است: «ان العزه لله جميعا هوالسميع العليم» (يونس 56) به اين معنا عزت جز در سايه ايمان به خدا و عمل به تعاليم پيامبر تحقق نمي يابد.
2- تحولات کشورهاي ياد شده تحت تاثير کدام علت يا علل مي باشد؟ هيچ ترديدي در اين نيست که هر پديده علوم انساني- حتي در امور کاملا فردي- بدون سابقه و مقدمه نيست و امکان وقوع ندارد. تحولات در جامعه انساني به هر ميزان از دايره فردي خارج شده و طيف وسيعتري از انسانها را دربر بگيرد، از پيچيدگي بيشتري برخوردار بوده و در تحليل آن بايد سابقه و مقدمات بيشتري را مد نظر قرار داد. در ارتباط با تحولات انقلابي جهان عرب چند رخداد مهم و درس آموز وجود دارند که بدون هيچ ترديدي در اين تحولات اثر جدي و تعيين کننده داشته اند. رخداد اول وقوع انقلاب «اسلامي» در ايران است که منجر به غلبه مردم بر پايگاه استراتژيک غرب و از ميان برداشتن رژيمي خودکامه و مجهز به ارتشي نيرومند گرديد؛ رخداد دوم مقاومت افغان ها درمقابل ارتش سرخ شوروي در فاصله سالهاي 1357 تا 1366 بود. در اين ماجرا مردمي با حداقل امکانات بر يک ابرقدرت بي رحم غلبه کردند؛ رخداد سوم مقاومت لبنان در فاصله سالهاي 1361- زمان اشغال لبنان- تا 1385- جنگ 33روزه- و غلبه بر قدرت افسانه اي هوايي، دريايي و زميني رژيم صهيونيستي بود؛ رخداد چهارم مقاومت حوثي هاي يمن در فاصله سالهاي، 1382 تا 1388 عليه ائتلاف ضد اسلامي رژيم هاي يمن، عربستان، اردن و آمريکا بود. در اين دوران حوثي ها با حداقل امکانات، شش بار با نظاميان ائتلاف مزبور درگير شدند و در پايان بر سه استان صعده، عمران و حجه و 53 پايگاه نظامي رژيم سعودي در شمال يمن مسلط گرديدند و رخداد پنجم غلبه مردم عراق بر 300 هزار نيروي نظامي و امنيتي آمريکايي در فاصله سالهاي 18 تا 98 بود که با هدف تسخير طولاني مدت به عراق آمده بودند. مردم عراق در شرايط اشغال کشورشان و عليرغم وجود اختلافات مذهبي و قبيله اي توانستند دولت دلخواه و دمکراتيک خود را به وجود آورند و قانون اساسي مناسب خويش را - عليرغم مخالفت اشغالگران - به تصويب برسانند.
در واقع اين پنج تحول عمده چند نکته را به اثبات رساند: اسلام و رهبري اسلامي مي تواند مهمترين عامل «برانگيختگي» و «همبستگي» باشد، اسلام مي تواند نظامي پاسخگو و کارآمد را به وجود بياورد و در برابر مخالفت ها مقاومت کند و جبهه غرب قابل عبور است و غلبه بر آن دشوار نيست. اين ها بصورت آئينه اي فرا روي مردم در خاورميانه و آفريقا وجود دارد و از اين رو رهبر معظم انقلاب، سيدحسن نصرالله، محمود احمدي نژاد و اسماعيل هنيه محبوب ترين شخصيت ها در نزد مردم اين دو منطقه هستند. متاسفانه بعضي از تحليلگران بدون توجه به اين واقعيات و با تناقض گويي مدعي اند اين رخدادها بطور دفعي به وجود آمده و صرفا از طريق اينترنت هدايت و رهبري شده اند!
3- آيا به آنچه در حال رخ دادن است مي توان واژه «انقلاب» اطلاق کرد؟
آنچه در تعريف واژه انقلاب مي آيد «وقوع دگرگوني اساسي و سريع در ساختارها، هنجارها و ارزش هاي حاکم» است در اين ميان بعضي آن را الزاما توام با خشونت و خونريزي دانسته و بعضي هم خشونت را شرط اساسي ندانسته اند. آنچه تاکنون در کشورهاي عربي اتفاق افتاده اگرچه هنوز با «دگرگوني اساسي» فاصله دارد و اگر کسي بخواهد با نگاه به اين دستاوردها صحبت کند خواهد گفت انقلابي رخ نداده است ولي اين نگاه درستي به تحولات ياد شده نيست چرا که در اين کشورها ماجرا تازه شروع شده و مردم ميدان را ترک نکرده اند. آنچه در چشم انداز ماجرا وجود دارد وقوع «تحول اساسي» در رژيم هاي ياد شده مي باشد. اين تحول اساسي چيست و چگونه واقع مي شود. بعنوان مثال اگر در مصر، رژيم فعلي - که رياستي است - برود و رژيمي پارلماني - مجلس محور - روي کار بيايد و از سوي ديگر انتخابات واقعا آزاد برگزار شود، تحول اساسي به معناي انقلاب در ساختار نظام سياسي مصر اتفاق افتاده چرا که ژريمي خودکامه رفته و رژيمي مردم محور روي کار آمده است. چنين رژيمي از نظر هويت نيز دگرگون خواهد شد چرا که انتخابات آزاد قطعا به پيروزي قاطع اسلام گراها منجر مي شود و اسلام در محور و کانون قانون گذاري و اجرا قرار مي گيرد. خب تا اينجا- بعنوان مثال- در مصر چه اتفاقي افتاده است؛ رأس نظام سياسي برکنار شده و شوراي عالي نظامي- هرچند منصوب رئيس جمهور معزول است- هيئتي از قضات و حقوقدان ها به رهبري «طارق البشري» تعيين کرده تا پيش نويس قانون اساسي جديد مصر را بر مبناي تغيير ساختار و انتقال قدرت از رئيس جمهور به مجلس را انجام دهد در همان حال اين شورا اعلام کرده است که قطعا تا ماه سپتامبر- شهريور آينده- انتخابات آزاد را- که چاره اي جز آن نخواهد داشت- برگزار مي کند. با اين وصف چشم انداز مصر قطعا تحول اساسي است- که البته مصري ها بايد مراقب توطئه ها هم باشند- اما اين تحول در يک بستر زماني شش ماه تا يک سال اتفاق خواهد افتاد پس بايد به آمريکايي ها و اسرائيلي ها حق داد که مي گويند در مصر جديد جايگاهي براي ما وجود ندارد. روزنامه عکاظ چند روز پيش فاش کرد حسني مبارک يک روز پس از آنکه آمريکايي ها به او گفته بودند چاره اي جز کنار رفتن او وجود ندارد در مکالمه تلفني با امير امارات- که به او پيشنهاد سفر و اقامت در امارات را داده بود- با عصبانيت گفت: «آمريکايي ها احمق هستند و نمي دانند که اگر من کناره گيري کنم چه اتفاقي در مصر و در خاورميانه مي افتد.»
4- رژيم ايالات متحده هيچ کنترلي بر تحولات جهان عرب ندارد اين در حالي است که گاهي وانمود مي کند که سوار کار است ولي اظهارنظرهاي ضد و نقيض مقامات اين کشور نشان مي دهد آمريکايي ها هرچند وقوع اين تحولات را پيش بيني مي کردند- که پيش بيني آن کار آساني بود- ولي قادر نبودند برنامه اي براي مهار و يا منحرف کردن آن تنظيم نمايند. در شرايط کنوني هرچند آمريکايي ها روي تحولات اين دو منطقه متمرکز شده اند ولي برنامه مشخصي هم ندارند و نمي توانند هم داشته باشند چرا که اين انقلاب ها ماهيت ضد غربي دارند و از اين رو به تناسب تحولات موضع مي گيرند. يک گزارش قطعي بيانگر آن است که در روز سوم تظاهرات مردم در مصر- هشتم بهمن ماه- حسني مبارک از آمريکا چهل وهشت ساعت فرصت مي خواهد تا با کشتار وسيع به تظاهرات مردم خاتمه دهد و آمريکايي ها اين اجازه را مي دهند اما پس از چهل و هشت ساعت و به شهادت رساندن بيش از 300 نفر که جسد بعضي از آنها در حاشيه نيل پيدا شد، شعله هاي خشم مردم برافروخته تر شد و آمريکايي ها کانال را عوض کرده و روي جايگزيني عمر سليمان تاکيد کرده و خواستار گفت وگو شدند. به نظر مي آيد که آمريکا در شرايط فعلي دنبال کند کردن حرکت و خريد زمان باشد که البته اين نيز محقق نمي شود.
ترديدي در اين نيست که انقلاب هاي جهان عرب، اسلامي است و به نتيجه مطلوب خود که تحول بنيادين در ساختارها و مناسبات داخلي و بين المللي اين رژيم هاست، مي رسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس